سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به عمار پسر یاسر فرمود ، چون گفتگوى او را با مغیره پسر شعبه شنود . ] عمار او را واگذار ، چه او چیزى از دین بر نگرفته جز آنچه آدمى را به دنیا نزدیک کردن تواند ، و به عمد خود را به شبهه‏ها در افکنده تا آن را عذرخواه خطاهاى خود گرداند . [نهج البلاغه]
 

 

 

جواد ربیعی ..... .... زندگی روشن

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی

چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن؛ تبر به دوش، بت شکن

خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

برای ما که خسته ایم نه ؛ ولی

برای عدّه ای چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام

دوباره صبح؛ ظهر ؛ نه غروب شد، نیامدی

مـــهــــدی جــــان

سئوالی ساده دارم از حضورت

من آیا زنده ام وقــــت ظهورت؟!...

اگر که آمـــــدی من رفته بودم

اسیر سال و ماه و هفته بودم

دعایم کن دوباره جـــــان بگیرم

بیایـــــم در رکاب تو بمیــــــرم






::: شنبه 89/4/19 ::: ساعت 1:39 صبح :::   توسط جواد ربیعی 
نظرات شما: نظر